یه بار هم بچه آبجیمو که 6 سالش بود رو گذاشتن پیش من واسه نگهداری،
اومدم براش قصه بگم بخوابه، گفتم :می خوام برات قصه ی کدو قلقله زن رو بگم.
برگشت گفت :بی خیال، برام از تجربه های عشقیت بگو دايي
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت