الا طلیعه ی کوثر سفر بس است بیا / غروب غربت مادر سفر بس است بیا
بیا که چشم به راهت نشسته خاک بقیع / به جان فاطمه دیگر سفر بس است بیا
ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت / زهرایی و خورشید غبار قدمت
کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ / ای وسعت دلهای شکسته ، حَرَمت . . .
دارد دل و دین میبرد از شهر شمیمی/افتاده نخ چادر او دست نسیمی/
درخانه ی زهرا همه معراج نشین اند/آنجاکه به جز چادراو نیست گلیمی. یازهرا
حجاب، همان چادری بود که پشت درب خانه سوخت ولی ازسرفاطمه (س)نیفتاد. یازهرا.
این جمعه بیا به فکر مادر باشیم در فکر عزای یاس پرپر باشیم هر جمعه اگر ز حجر تو خون خوردیم این هفته به یاد پهلو و در باشیم.
بی بی جان...
هزاران کلید هم بیاورند،
قفل دلتنگی های دلم را باز نمی کنند
شاه کلید دلم ، فقط نگاه توست....
یا فــاطمه زهــرا (س)
در حریم فاطمیه مرغ دل پر میزند
ناله از مظلومی زهرای اطهر میزند
السلام علیک یا فاطمة الزهرا . . .
جاهلان خیال بافتند / فرق شیعه را شکافتند
زخم شیعه را نمک زدند / قفل بر در فدک زدند
تاب دیدنت نداشتند / داغ بر دلت گذاشتند
تیر و قلب عاشق آه آه / سیلی و شقایق آه آه
ای بتول پاک السلام / قلب چاک چاک السلام
حاصل جوانی علی / ماه ارغوانی علی
لحظه ای درنگ کن بمان / وقت ناتوانی علی
بی تو سر بلند میکنند / دشمنان جانی علی
بی تو سجده میکند به خاک / روح آسمانی علی
مرو مادر دلم طاقت نداره / دلم بعد از تو خیلی بی قراره
مگه بابام علی شب های بی تو / سرم رو روی زانوهاش بذاره
منم زینب که بی دلدار مانده ست
به قلبم خون به چشمم خار مانده است
نگاهم خیره میماند همیشه
به آن خونی که به دیوار مانده است . . .
الا ای چاه یارم را گرفتند / گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی / همه دار و ندارم را گرفتند . . .
ناموس خدا ، دخت نبی ، همسر حیدر
ام الحسین ، شلفعه ی خلق به محشر
این غم نرود از نظر ما که ز کین شد
نیلی رخت از سیلی آن شوم بد اختر
یا رب تو غذابش بنما بیشتر از پیش
آنکس که به پهلوی وی از کینه زدی در
بریزم اشک غم ، از دیده بر رخسار مادر جان
بنالم در عزایت بادل افکار مادر جان
یه یاد آرم از آن ساعت که با پهلوی بشکسته
کشیدی ناله در بین در و دیوار مادر جان
از آن غصب فدکوز بردن حیدر سوی مسجد
مرا دیگر نباشد طاقت گفتار مادر جان . . .
گرچه مظلومی مولا سندی معتبر است این سند ثابت و امضا شده با میخ در است.
از فاطمه اکتفا به نامش نکنید / نشناخته توصیف مقامش نکنید
هر کس که در او محبت زهرا نیست / علامه اگر هست سلامش نکنید . ..
بر عالمیان رحمت رحمان زهراست
در هر دو جهان سرور نسوان زهراست
نوری که دهد شاخه طوبی از اوست
کوثر که خدا گفته به قرآن زهراست
چرا شب غم ما را سحر نمی آید / چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
عزیز فاطمه! یکدم بیا به محفل ما / مگر به مجلس مادر، پسر نمی آید . . ..
یا فاطمه (س) جان
یاریمان کن در انتظار روزی که فرزندت بیاید
و انتقام صورت نیلی ات را بگیرد، ثابت قدم بمانیم . . .
چو می اُفتد به چشمم گاهواره
نفس می گردد از غم پُر شماره
الهی کاش محسن در برم بود
نمی شد قلبم از کین پاره پاره
ایام فاطمیه تسلیت باد
رفتی تو و زینبت ز غم می سوزد
آتش ز نوایش به دلم افروزد
این خانه عزاخانه شود بار دگر
هر گاه نگاه خود به در می دوزد
خدایا به سوز دل مولا علی-ع و به پهلوی بشکسته ی زهرای مرضیه-س
قَسمت می دهیم که فرج منتقم شان را برسانی .. آمین
عادت به روضه کرده دلم روضه خوان کجاست
صاحب عزای فاطمه، آن بی نشان کجاست
قربان اشک روز و شب چشم خسته ات
مولا فدای مادر پهلو شکســــته ات
التماس دعا